معنی فارسی nectarial
B2مربوط به یا تولید کننده شهد، بخصوص در مورد گیاهان.
Related to or producing nectar.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غدد شهدی در گیاهان مواد شیرینی تولید میکنند.
مثال:
The nectarial glands in plants produce sweet substances.
معنی(example):
آنها ویژگیهای شهدی گونههای مختلف گلها را بررسی کردند.
مثال:
They studied the nectarial features of various flowers.
معنی فارسی کلمه nectarial
:
مربوط به یا تولید کننده شهد، بخصوص در مورد گیاهان.