معنی فارسی needs must

B2

باید و الزامات، عبارتی برای بیان این که در شرایط خاص، بعضی چیزها را چاره‌ای جز انجام ندارید.

An expression indicating that certain actions are necessary based on circumstances.

verb
معنی(verb):

A pleonastic intensification of must using the adverb needs, meaning “must necessarily”.

example
معنی(example):

وقتی به بقا می‌رسد، باید الزامات را رعایت کرد.

مثال:

When it comes to survival, needs must.

معنی(example):

در شرایط دشوار، نیازها باید در اولویت باشند.

مثال:

In difficult situations, needs must take priority.

معنی فارسی کلمه needs must

: معنی needs must به فارسی

باید و الزامات، عبارتی برای بیان این که در شرایط خاص، بعضی چیزها را چاره‌ای جز انجام ندارید.