معنی فارسی needsome

B1

به مقداری نیاز داشتن، نیازی به مقداری چیزی.

To require a certain amount or some quantity of something.

example
معنی(example):

به مقداری کمک در این پروژه نیاز دارم.

مثال:

I needsome help with this project.

معنی(example):

او به مقداری تشویق برای اتمام کارش نیاز دارد.

مثال:

She needsome encouragement to finish her work.

معنی فارسی کلمه needsome

: معنی needsome به فارسی

به مقداری نیاز داشتن، نیازی به مقداری چیزی.