معنی فارسی neeld
B1نیاز، احساس یا خواستهای است که فرد برای برآورده کردن آن تلاش میکند.
A state of feeling that indicates the necessity for something.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از جلسه، او نیازی به استراحت و آرامش پیدا کرد.
مثال:
After the meeting, he felt a neeld to relax and unwind.
معنی(example):
نیاز به درک عمیقتری از موضوع وجود دارد.
مثال:
There's a neeld for deeper understanding of the subject.
معنی فارسی کلمه neeld
:
نیاز، احساس یا خواستهای است که فرد برای برآورده کردن آن تلاش میکند.