معنی فارسی negativist
B2فردی که به شدت منفیترین جنبهها را میبیند و از آن انتقاد میکند.
A person who emphasizes the negative aspects of a situation.
- NOUN
example
معنی(example):
منفینگر همیشه یک نقطهضعف برای هر ایدهای پیدا میکند.
مثال:
The negativist always finds a downside to every idea.
معنی(example):
منفینگر بودن میتواند بر خوشحالی فرد تأثیر بگذارد.
مثال:
Being a negativist can affect one's happiness.
معنی فارسی کلمه negativist
:
فردی که به شدت منفیترین جنبهها را میبیند و از آن انتقاد میکند.