معنی فارسی neglectedness
B1حالت بیتوجهی یا به حال خود رها شدن، به ویژه در زمینههای نگهداری و مراقبت.
The state of being neglected or uncared for.
- NOUN
example
معنی(example):
بیتوجهی به پارک آن را کمتر جذاب کرده بود.
مثال:
The neglectedness of the park made it less inviting.
معنی(example):
بیتوجهی به تکالیفش نشاندهنده بیعلاقگی او بود.
مثال:
The neglectedness of his homework showed his lack of interest.
معنی فارسی کلمه neglectedness
:
حالت بیتوجهی یا به حال خود رها شدن، به ویژه در زمینههای نگهداری و مراقبت.