معنی فارسی neighborer

B1

همسایه، شخصی که در نزدیکی شما زندگی می‌کند و ممکن است با او ارتباط داشته باشید.

A person who lives nearby and may interact with you.

example
معنی(example):

همسایه به ما کمک کرد تا نرده را تعمیر کنیم.

مثال:

The neighborer helped us fix the fence.

معنی(example):

خوب بودن به عنوان همسایه یعنی برای دیگران بودن.

مثال:

Being a good neighborer means being there for others.

معنی فارسی کلمه neighborer

: معنی neighborer به فارسی

همسایه، شخصی که در نزدیکی شما زندگی می‌کند و ممکن است با او ارتباط داشته باشید.