معنی فارسی neighbouring

A2

همسایه، به معنی نزدیک به یک مکان یا کشور دیگر است.

Close or adjacent to something.

adjective
معنی(adjective):

Situated or living nearby or adjacent to.

example
معنی(example):

کشور همسایه بسیار دوستانه است.

مثال:

The neighbouring country is very friendly.

معنی(example):

آنها در یک آپارتمان همسایه زندگی می‌کنند.

مثال:

They live in a neighbouring apartment.

معنی فارسی کلمه neighbouring

: معنی neighbouring به فارسی

همسایه، به معنی نزدیک به یک مکان یا کشور دیگر است.