معنی فارسی neoconservative
B2نئوکنسرواتیو به فردی اطلاق میشود که به اصول نئوکنسرواتیسم اعتقاد دارد و بر استفاده از قدرت نظامی به عنوان ابزاری برای سیاست خارجی تأکید میکند.
A person who supports the principles of neoconservatism, particularly in relation to foreign policy.
- noun
noun
معنی(noun):
A supporter of neoconservatism.
example
معنی(example):
رویکرد نئوکنسرواتیو معمولاً طرفدار مداخله است.
مثال:
The neoconservative approach often favors intervention.
معنی(example):
او در مورد امور خارجی خود را نئوکنسرواتیو معرفی میکند.
مثال:
She identifies as a neoconservative regarding foreign affairs.
معنی فارسی کلمه neoconservative
:
نئوکنسرواتیو به فردی اطلاق میشود که به اصول نئوکنسرواتیسم اعتقاد دارد و بر استفاده از قدرت نظامی به عنوان ابزاری برای سیاست خارجی تأکید میکند.