معنی فارسی neologised
B1شکل گذشته فعل واژه‌سازی به معنی ایجاد یا معرفی واژه‌ها.
Past tense of neologise; refers to the act of having created new words.
- verb
verb
معنی(verb):
To coin a new word.
مثال:
I neologize most frequently in my writing when it comes to adverbs.
example
معنی(example):
این اصطلاح توسط زبان‌شناسان در قرن 21 واژه‌سازی شد.
مثال:
The term was neologised by linguists in the 21st century.
معنی(example):
در ادبیات مدرن، بسیاری از مفاهیم واژه‌سازی شده‌اند.
مثال:
In modern literature, many concepts have been neologised.
معنی فارسی کلمه neologised
:
شکل گذشته فعل واژه‌سازی به معنی ایجاد یا معرفی واژه‌ها.
