معنی فارسی neologized

B1

شکل گذشته فعل واژه‌سازی به معنی ایجاد یا معرفی واژه‌ها یا اصطلاحات جدید.

Past tense of neologize; refers to the act of having created new words.

verb
معنی(verb):

To coin a new word.

مثال:

I neologize most frequently in my writing when it comes to adverbs.

example
معنی(example):

او برای نظریه جدیدش بسیاری از اصطلاحات را واژه‌سازی کرد.

مثال:

He neologized many terms for his new theory.

معنی(example):

کلمه 'وبلاگ' در اواخر دهه 1990 واژه‌سازی شد.

مثال:

The word 'blog' was neologized in the late 1990s.

معنی فارسی کلمه neologized

: معنی neologized به فارسی

شکل گذشته فعل واژه‌سازی به معنی ایجاد یا معرفی واژه‌ها یا اصطلاحات جدید.