معنی فارسی nesty
B1به مکانی اشاره دارد که شبیه لانه باشد و احساس راحتی و آرامش ایجاد کند.
Referring to an area that is cozy and reminiscent of a nest.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گوشه لانه مانند باغ خانه بسیاری از موجودات کوچک بود.
مثال:
The nesty corner of the garden was home to many small creatures.
معنی(example):
او یک نقطه لانه مانند پیدا کرد که میتوانست در آن آرامش بخواند.
مثال:
She found a nesty spot where she could read in peace.
معنی فارسی کلمه nesty
:
به مکانی اشاره دارد که شبیه لانه باشد و احساس راحتی و آرامش ایجاد کند.