معنی فارسی neuralgic

B2

نورالژیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که با درد شدید در ناحیه‌ای مرتبط با عصب همراه باشد.

Neuralgic describes a condition related to, or characterized by, nerve pain.

example
معنی(example):

او پس از آسیب، درد نورالژیک را تجربه کرد.

مثال:

She experienced neuralgic pain after the injury.

معنی(example):

شرایط نورالژیک نیاز به توجه فوری داشت.

مثال:

The neuralgic condition required immediate attention.

معنی فارسی کلمه neuralgic

: معنی neuralgic به فارسی

نورالژیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که با درد شدید در ناحیه‌ای مرتبط با عصب همراه باشد.