معنی فارسی neurataxia
B2عدم هماهنگی و تنظیم عضلات که میتواند به حرکات نامنظم منجر شود.
Lack of coordination in muscle movements that can lead to unsteady movements.
- NOUN
example
معنی(example):
او با نوراآتاکسی تشخیص داده شد که بر تعادل او تأثیر میگذارد.
مثال:
She was diagnosed with neurataxia, affecting her balance.
معنی(example):
نوراآتاکسی با عدم هماهنگی عضلانی مشخص میشود.
مثال:
Neurataxia is characterized by lack of muscular coordination.
معنی فارسی کلمه neurataxia
:
عدم هماهنگی و تنظیم عضلات که میتواند به حرکات نامنظم منجر شود.