معنی فارسی neuriatry
B1نوریاتری، شاخهای از پزشکی که به درمان و مطالعه بیماریهای عصبی اختصاص دارد.
A branch of medicine dealing with nerve-related disorders.
- NOUN
example
معنی(example):
نوریاتری یک شاخه مهم از پزشکی است.
مثال:
Neuriatry is an important branch of medicine.
معنی(example):
دانشجویان نوریاتری را برای درک اختلالات عصبی میآموزند.
مثال:
Students learn neuriatry to understand neurological disorders.
معنی فارسی کلمه neuriatry
:
نوریاتری، شاخهای از پزشکی که به درمان و مطالعه بیماریهای عصبی اختصاص دارد.