معنی فارسی neuroactive

B2

نورواکتیو به موادی اطلاق می‌شود که تأثیر مستقیمی بر فعالیت‌های عصبی و شیمی مغز دارند.

Having an effect on the nervous system or brain activity.

example
معنی(example):

مواد نورواکتیو می‌توانند بر شیمی مغز تأثیر بگذارند.

مثال:

Neuroactive substances can influence brain chemistry.

معنی(example):

بسیاری از داروها نورواکتیو هستند و بر خلق‌وخو تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Many medications are neuroactive and affect mood.

معنی فارسی کلمه neuroactive

: معنی neuroactive به فارسی

نورواکتیو به موادی اطلاق می‌شود که تأثیر مستقیمی بر فعالیت‌های عصبی و شیمی مغز دارند.