معنی فارسی neurodegenerative
C1بیماریهای نورودژنراتیو به دستهای از اختلالات اشاره دارد که در آنها نورونها در سیستم عصبی به تدریج تخریب میشوند.
Referring to disorders characterized by the progressive degeneration of the structure and function of the nervous system.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, pertaining to, or resulting in the progressive loss of nerve cells and of neurologic function.
example
معنی(example):
بیماری آلزایمر یک اختلال نورودژنراتیو شایع است.
مثال:
Alzheimer's disease is a common neurodegenerative disorder.
معنی(example):
بیماریهای نورودژنراتیو معمولاً با گذشت زمان بدتر میشوند.
مثال:
Neurodegenerative diseases usually worsen over time.
معنی فارسی کلمه neurodegenerative
:
بیماریهای نورودژنراتیو به دستهای از اختلالات اشاره دارد که در آنها نورونها در سیستم عصبی به تدریج تخریب میشوند.