معنی فارسی neuropsychiatric
B2نوروسایکاتریک، مرتبط با یا مربوط به اختلالات روانی که ریشه عصبی دارند.
Pertaining to both neurology and psychiatry, often involving disorders that affect mental health.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اختلالات نوروسایکاتریک میتوانند بر سلامت روان تأثیر بگذارند.
مثال:
Neuropsychiatric disorders can affect one's mental health.
معنی(example):
ارزیابی نوروسایکاتریک برای تشخیص بسیار حیاتی بود.
مثال:
The neuropsychiatric evaluation was crucial for diagnosis.
معنی فارسی کلمه neuropsychiatric
:
نوروسایکاتریک، مرتبط با یا مربوط به اختلالات روانی که ریشه عصبی دارند.