معنی فارسی neurosal

B1

نوروسال، مرتبط با علوم اعصاب و بررسی عملکردهای عصبی است.

Relating to the nerves or the nervous system.

example
معنی(example):

معاینه نوروسال اطلاعات مهمی درباره سلامت فاش کرد.

مثال:

The neurosal examination revealed important health information.

معنی(example):

پزشکان معمولاً آزمایش‌های نوروسال را بر روی بیماران با مشکلات عصبی انجام می‌دهند.

مثال:

Doctors often conduct neurosal tests on patients with neurological issues.

معنی فارسی کلمه neurosal

: معنی neurosal به فارسی

نوروسال، مرتبط با علوم اعصاب و بررسی عملکردهای عصبی است.