معنی فارسی neurosurgical

B2

جراحی اعصاب به تکنیک‌ها و روش‌های استفاده شده در جراحی مغز و سیستم عصبی اشاره دارد.

Relating to the surgical treatment of the nervous system, particularly involving the brain and spinal cord.

adjective
معنی(adjective):

Of, or pertaining to neurosurgery.

example
معنی(example):

او بخشی از تیم جراحی اعصاب در بیمارستان است.

مثال:

She is part of a neurosurgical team at the hospital.

معنی(example):

تکنیک‌های جراحی اعصاب با سرعت در حال پیشرفت هستند.

مثال:

Neurosurgical techniques are advancing rapidly.

معنی فارسی کلمه neurosurgical

: معنی neurosurgical به فارسی

جراحی اعصاب به تکنیک‌ها و روش‌های استفاده شده در جراحی مغز و سیستم عصبی اشاره دارد.