معنی فارسی neuroticize
B1نوروتیک کردن به فرایندی اشاره دارد که منجر به ایجاد رفتارها و الگوهای فکری نوروتیک در فرد میشود.
To cause someone to develop neurotic behaviors or patterns of thought.
- VERB
example
معنی(example):
فشار کار میتواند افراد را نوروتیک کند.
مثال:
The pressure of work can neuroticize individuals.
معنی(example):
استرس زیاد میتواند یک فرد آرام را نوروتیک کند.
مثال:
Too much stress can neuroticize a normally calm person.
معنی فارسی کلمه neuroticize
:
نوروتیک کردن به فرایندی اشاره دارد که منجر به ایجاد رفتارها و الگوهای فکری نوروتیک در فرد میشود.