معنی فارسی neurotransmitter
B1انتقال‌دهنده عصبی، ماده‌ای شیمیایی است که باعث انتقال سیگنال بین نورون‌ها می‌شود.
A neurotransmitter is a chemical substance that transmits signals across synapses between nerve cells.
- noun
noun
معنی(noun):
Any substance, such as acetylcholine or dopamine, responsible for sending nerve signals across a synapse between two neurons.
example
معنی(example):
دوپامین یک انتقال‌دهنده عصبی شناخته شده است که بر حالت روحی تأثیر می‌گذارد.
مثال:
Dopamine is a well-known neurotransmitter that affects mood.
معنی(example):
انتقال‌دهنده‌های عصبی نقش کلیدی در ارتباط بین نورون‌ها دارند.
مثال:
Neurotransmitters play a key role in communication between neurons.
معنی فارسی کلمه neurotransmitter
:
انتقال‌دهنده عصبی، ماده‌ای شیمیایی است که باعث انتقال سیگنال بین نورون‌ها می‌شود.
