معنی فارسی new zealandize
B1فرآیند تطبیق یا تغییر به طرز ویژهای برای تناسب با فرهنگ نیوزلند.
To adapt or modify something specifically to fit New Zealand culture.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت هدف دارد که محصولاتش را برای مصرفکنندگان محلی نیوزلندیزه کند.
مثال:
The company aims to new zealandize its products for local consumers.
معنی(example):
آنها برنامهریزی کردهاند تا منو را نیوزلندی کنند و شامل غذاهای سنتی کنند.
مثال:
They plan to new zealandize the menu to include traditional dishes.
معنی فارسی کلمه new zealandize
:
فرآیند تطبیق یا تغییر به طرز ویژهای برای تناسب با فرهنگ نیوزلند.