معنی فارسی new-born
A1نوزادی که به تازگی متولد شده و معمولاً تا یک ماهگی به آن اشاره می‌شود.
A baby that has recently been born, typically considered to be in the first few weeks of life.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A recently born baby.
adjective
معنی(adjective):
Recently born.
معنی(adjective):
Born anew, reborn.
example
معنی(example):
نوزاد تازه متولد شده در گهواره به آرامی خوابیده بود.
مثال:
The new-born baby slept peacefully in the crib.
معنی(example):
آنها با یک مهمانی ورود نوزاد تازه متولد شده خود را جشن گرفتند.
مثال:
They celebrated the arrival of their new-born with a party.
معنی فارسی کلمه new-born
:
نوزادی که به تازگی متولد شده و معمولاً تا یک ماهگی به آن اشاره می‌شود.
