معنی فارسی newborn

A1

نوزادی که به تازگی به دنیا آمده است.

A baby that has just been born.

noun
معنی(noun):

A recently born baby.

adjective
معنی(adjective):

Recently born.

معنی(adjective):

Born anew, reborn.

example
معنی(example):

یک نوزاد به مراقبت زیادی نیاز دارد.

مثال:

A newborn baby needs a lot of care.

معنی(example):

بیمارستان یک بخش ویژه برای نوزادان دارد.

مثال:

The hospital has a special ward for newborns.

معنی فارسی کلمه newborn

: معنی newborn به فارسی

نوزادی که به تازگی به دنیا آمده است.