معنی فارسی newbornness
B1نوپایی، حالتی از وجود و تازگی است که به دوره اولیه زندگی نوزاد اشاره دارد.
The state or quality of being newly born.
- NOUN
example
معنی(example):
نوپایی نوزاد مشهود بود.
مثال:
The newbornness of the baby was evident.
معنی(example):
نوپایی زمان ویژهای در زندگی یک کودک است.
مثال:
Newbornness is a special time in a child's life.
معنی فارسی کلمه newbornness
:
نوپایی، حالتی از وجود و تازگی است که به دوره اولیه زندگی نوزاد اشاره دارد.