معنی فارسی newground

B1

زمینی جدید که دارای پتانسیل یا فرصت‌های تازه است.

Ground that is new or unexplored, often metaphorically used for innovation.

example
معنی(example):

پژوهشگران با آزمایش‌های خود به زمین جدیدی رفتند.

مثال:

The researchers ventured into newground with their experiments.

معنی(example):

کاوش در زمین جدید می‌تواند به راه‌حل‌های نوآورانه منجر شود.

مثال:

Exploring newground can lead to innovative solutions.

معنی فارسی کلمه newground

: معنی newground به فارسی

زمینی جدید که دارای پتانسیل یا فرصت‌های تازه است.