معنی فارسی next best
B2بهترین گزینه در میان گزینههای موجود وقتی که گزینه اول در دسترس نیست.
The next best alternative or option when the preferred one is unavailable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اگر نمیتوانید کالا اصلی را دریافت کنید، گزینه بعدی بهترین همچنان خوب است.
مثال:
If you can't get the main product, the next best option is still good.
معنی(example):
آن رستوران باز نیست، اما یک مکان بعدی بهترین در نزدیکی وجود دارد.
مثال:
That restaurant isn't open, but there's a next best place nearby.
معنی فارسی کلمه next best
:
بهترین گزینه در میان گزینههای موجود وقتی که گزینه اول در دسترس نیست.