معنی فارسی nextness
B1حالت یا وضعیتی که چیزها یکی پس از دیگری یا نزدیک به هم در زمان یا مکان قرار دارند.
The quality of being near in time or sequence.
- NOUN
example
معنی(example):
نزدیکی موعد مقرر همه را نگران کرده بود.
مثال:
The nextness of the deadline made everyone nervous.
معنی(example):
نزدیکی در برنامهریزی پروژه اهمیت دارد.
مثال:
Nextness is important in project planning.
معنی فارسی کلمه nextness
:
حالت یا وضعیتی که چیزها یکی پس از دیگری یا نزدیک به هم در زمان یا مکان قرار دارند.