معنی فارسی nibblies
B1خوراکیهای کوچک و سبک که معمولاً در مهمانیها سرو میشوند.
Small snacks or appetizers.
- noun
noun
معنی(noun):
Any food suitable for nibbling, snack food.
example
معنی(example):
ما مقداری خوراکیهای کوچک برای مهمانی آوردیم.
مثال:
We brought some nibblies for the party.
معنی(example):
کودکان از خوراکیهای کوچکی که آماده کردیم لذت بردند.
مثال:
The children enjoyed the nibblies we prepared.
معنی فارسی کلمه nibblies
:
خوراکیهای کوچک و سبک که معمولاً در مهمانیها سرو میشوند.