معنی فارسی nictitate
B1 /ˈnɪktɪteɪt/نیکت کردن، به معنای انجام عمل نیکت به صورت فعلی، به خصوص برای ارتباط یا بیان نظر به شیوهای غیرکلامی.
To perform the action of nictate, often used in conveying subtle communication.
- verb
verb
معنی(verb):
To wink or blink
example
معنی(example):
او تمایل دارد نیکت کند وقتی که میخواهد یک فکر را به طور غیرمستقیم بیان کند.
مثال:
He tends to nictitate when he wants to express a thought subtly.
معنی(example):
آنها ممکن است برای علامت دادن به یکدیگر در حین بازی نیکت کنند.
مثال:
They might nictitate to signal each other during the game.
معنی فارسی کلمه nictitate
:
نیکت کردن، به معنای انجام عمل نیکت به صورت فعلی، به خصوص برای ارتباط یا بیان نظر به شیوهای غیرکلامی.