معنی فارسی nicu

B1

واحد مراقبت‌های ویژه نوزادان، جایی که نوزادان بیمار و نارس تحت درمان قرار می‌گیرند.

Neonatal Intensive Care Unit; a specialized area for the care of newborns who are ill.

example
معنی(example):

NICU واحد ویژه‌ای در بیمارستان برای نوزادان بیمار و بحرانی است.

مثال:

The NICU is a special unit in the hospital for critically ill newborns.

معنی(example):

پزشکان در NICU به طور دقیق سلامت نوزادان نارس را زیر نظر دارند.

مثال:

Doctors in the NICU monitor the health of premature infants closely.

معنی فارسی کلمه nicu

: معنی nicu به فارسی

واحد مراقبت‌های ویژه نوزادان، جایی که نوزادان بیمار و نارس تحت درمان قرار می‌گیرند.