معنی فارسی nidatory
B2نیداتوری، مرتبط با شیوهها و عادات مربوط به ساخت لانه و بقاء پرندهها.
Related to the methods and habits concerning nest construction and bird survival.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شیوههای نیداتوری بر بقا جوان پرندگان تأثیر میگذارد.
مثال:
The nidatory practices affect the survival of young birds.
معنی(example):
آنها تأثیرات نیداتوری بر تنوع گونهها را مورد تحقیق قرار دادند.
مثال:
They researched the nidatory influences on species diversity.
معنی فارسی کلمه nidatory
:
نیداتوری، مرتبط با شیوهها و عادات مربوط به ساخت لانه و بقاء پرندهها.