معنی فارسی niffered
B1نیفر کردن، تغییر یا بهبود ظاهر یا کیفیت چیزی به شیوهای منحصر به فرد.
To modify or enhance the appearance or quality of something in a distinctive way.
- VERB
example
معنی(example):
او لباسش را برای رویداد نیفر کرد.
مثال:
She niffered her outfit for the event.
معنی(example):
او ارائه را نیفر کرد تا همه را تحت تاثیر قرار دهد.
مثال:
He niffered the presentation to impress everyone.
معنی فارسی کلمه niffered
:
نیفر کردن، تغییر یا بهبود ظاهر یا کیفیت چیزی به شیوهای منحصر به فرد.