معنی فارسی niggardling
B1گشاد کردن، به رفتار یا نگرشی اطلاق میشود که در آن فرد از استفاده، اشتراک یا صرف منابع خودداری میکند.
The act of being stingy or miserly; reluctance to share resources.
- NOUN
example
معنی(example):
گشاد کردن منابع میتواند به شکست منجر شود.
مثال:
Niggardling on resources can lead to failure.
معنی(example):
نگرش کملطفانه او او را در میان همکارانش نامحبوب کرد.
مثال:
His niggardling attitude made him unpopular among his peers.
معنی فارسی کلمه niggardling
:
گشاد کردن، به رفتار یا نگرشی اطلاق میشود که در آن فرد از استفاده، اشتراک یا صرف منابع خودداری میکند.