معنی فارسی nightowl
B1شخصی که به شب زندهداری تمایل دارد و معمولاً در ساعات شب فعالتر است.
A person who tends to stay awake during the night.
- NOUN
example
معنی(example):
او شب زنده داری است که دوست دارد تا دیروقت مشغول خواندن باشد.
مثال:
She is a nightowl who loves to stay up late reading.
معنی(example):
به عنوان یک شب زنده دار، او معمولاً شبها بهتر کار میکند.
مثال:
As a nightowl, he often works better during the night.
معنی فارسی کلمه nightowl
:
شخصی که به شب زندهداری تمایل دارد و معمولاً در ساعات شب فعالتر است.