معنی فارسی nignay
B1نینگای، خوراکی سنتی با طعمهای خاص که معمولاً در مناطق خاصی تهیه میشود.
A traditional dish known for its unique flavors, often made in specific regions.
- OTHER
example
معنی(example):
نینگای یک خوراک سنتی از این منطقه است.
مثال:
The nignay is a traditional dish from the region.
معنی(example):
ما در سفر خود نینگای تند را لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed a spicy nignay during our visit.
معنی فارسی کلمه nignay
:
نینگای، خوراکی سنتی با طعمهای خاص که معمولاً در مناطق خاصی تهیه میشود.