معنی فارسی nimbi
B2هالهای یا دایرهای نور اطراف شخص یا شیء، به ویژه در هنر دین.
A halo or cloud-like structure surrounding a divine figure.
- noun
noun
معنی(noun):
A circle of light; a halo.
معنی(noun):
A gray rain cloud.
example
معنی(example):
هنرمند هالههای زیبایی را دور خورشید نقاشی کرد.
مثال:
The artist painted beautiful nimbi around the sun.
معنی(example):
در اسطورهشناسی، خدایان معمولاً با هالهها ترسیم میشوند.
مثال:
In mythology, gods are often depicted with nimbi.
معنی فارسی کلمه nimbi
:
هالهای یا دایرهای نور اطراف شخص یا شیء، به ویژه در هنر دین.