معنی فارسی nittier
B1به معنی دقیقتر یا جزئیتر نسبت به چیزی دیگر.
More detailed or precise compared to something else.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد او به مشکل حتی بیشتر جزئی و دقیقتر از قبل بود.
مثال:
Her approach to the problem was even nittier than before.
معنی(example):
او دیدگاهی دقیقتر و جزئیتر در مورد این مسئله نسبت به دیگران داشت.
مثال:
He had a nittier view on the issue compared to others.
معنی فارسی کلمه nittier
:
به معنی دقیقتر یا جزئیتر نسبت به چیزی دیگر.