معنی فارسی nizy

B1

نازی، توصیف وضعیتی که در آن فرد احساس ناپایداری یا ناراحتی می‌کند.

In a state of unease or discomfort, often in social situations.

example
معنی(example):

او در طول مناظره داغ احساس نازی داشت.

مثال:

He felt nizy during the heated debate.

معنی(example):

جو نازی بود و همه را ناراحت می‌کرد.

مثال:

The atmosphere was nizy, making everyone uncomfortable.

معنی فارسی کلمه nizy

: معنی nizy به فارسی

نازی، توصیف وضعیتی که در آن فرد احساس ناپایداری یا ناراحتی می‌کند.