معنی فارسی no time

B1

هیچ زمانی برای انجام کارها وجود ندارد.

Not having sufficient time to do something.

example
معنی(example):

من الان وقت تلف کردن ندارم.

مثال:

I have no time to waste right now.

معنی(example):

امروز وقت کافی برای اتمام این پروژه وجود ندارد.

مثال:

There is no time to finish this project today.

معنی فارسی کلمه no time

: معنی no time به فارسی

هیچ زمانی برای انجام کارها وجود ندارد.