معنی فارسی nocturnally
B1به معنای فعالیت یا رخداد در طول شب است.
In a manner that is active during the night
- ADVERB
example
معنی(example):
خفاشها بهطور شبانه برای شکار حشرات پرواز میکنند.
مثال:
Bats fly nocturnally to catch insects.
معنی(example):
برخی از گیاهان بهصورت شبانه شکوفا میشوند تا گردهافشانهای شب را جذب کنند.
مثال:
Certain plants bloom nocturnally to attract night pollinators.
معنی فارسی کلمه nocturnally
:
به معنای فعالیت یا رخداد در طول شب است.