معنی فارسی nomadic

B2 /nəʊˈmæd.ɪk/

سبک زندگی که در آن افراد در مکان‌های مختلف زندگی می‌کنند و به طور منظم جابجا می‌شوند.

Relating to a lifestyle that involves regularly moving from one place to another rather than settling permanently.

adjective
معنی(adjective):

Of or relating to nomads, whether

example
معنی(example):

سبک زندگی غیرمستقر می‌تواند بسیار ماجراجویانه باشد.

مثال:

The nomadic lifestyle can be very adventurous.

معنی(example):

بسیاری از قبایل غیرمستقر سنت‌های منحصر به فرد خود را دارند.

مثال:

Many nomadic tribes have their own unique traditions.

معنی فارسی کلمه nomadic

: معنی nomadic به فارسی

سبک زندگی که در آن افراد در مکان‌های مختلف زندگی می‌کنند و به طور منظم جابجا می‌شوند.