معنی فارسی nomarchs
C1فرماندار یک نام، معمولاً در دورههای باستانی که استانها یا بخشهای بزرگ تقسیمبندی میشدند.
A governor of a province in ancient Egypt, responsible for local administration.
- noun
noun
معنی(noun):
Chief administrator or magistrate of a nome or nomarchy
example
معنی(example):
در مصر باستان، نامارکها فرمانداران استانها بودند.
مثال:
In ancient Egypt, nomarchs were governors of the provinces.
معنی(example):
نامارکها اداره محلی و منابع را کنترل میکردند.
مثال:
The nomarchs controlled the local administration and resources.
معنی فارسی کلمه nomarchs
:
فرماندار یک نام، معمولاً در دورههای باستانی که استانها یا بخشهای بزرگ تقسیمبندی میشدند.