معنی فارسی nomy
B1پسوندی که به مجموعهای از دانشها یا علوم اشاره دارد.
A suffix meaning 'law' or 'science,' used in the names of certain fields of study.
- NOUN
example
معنی(example):
بسیاری از کلمات با پسوند 'nomy' به پایان میرسند.
مثال:
Many words end with the suffix 'nomy'.
معنی(example):
ستارهشناسی نوعی علم مرتبط با اجسام آسمانی است.
مثال:
Astrology is a form of nomy related to celestial bodies.
معنی فارسی کلمه nomy
:
پسوندی که به مجموعهای از دانشها یا علوم اشاره دارد.