معنی فارسی non-churchgoer
B2غیرکلیسایی، به فردی اطلاق میشود که به طور منظم به کلیسا نمیرود، اما ممکن است به ایمان یا معنویت علاقهمند باشد.
A person who does not regularly attend church services but may still identify with religious beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک فرد غیرکلیسایی است که از طریق روشهای دیگر به معنویت میپردازد.
مثال:
He's a non-churchgoer who enjoys spirituality in other ways.
معنی(example):
بسیاری از غیرکلیساییها هنوز هم تعطیلات مذهبی را جشن میگیرند.
مثال:
Many non-churchgoers still celebrate religious holidays.
معنی فارسی کلمه non-churchgoer
:
غیرکلیسایی، به فردی اطلاق میشود که به طور منظم به کلیسا نمیرود، اما ممکن است به ایمان یا معنویت علاقهمند باشد.