معنی فارسی non-essential
B1غیر ضروری به معنای آن چیزی است که برای دستیابی به یک هدف یا نتیجه خاص لازم نیست.
Referring to something that is not necessary or vital.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not required; not essential.
example
معنی(example):
زینتهای اضافی برای موفقیت این رویداد غیر ضروری بود.
مثال:
The extra decorations were non-essential to the event's success.
معنی(example):
درک این جزئیات برای قبولی در آزمون غیر ضروری است.
مثال:
Understanding this detail is non-essential for passing the test.
معنی فارسی کلمه non-essential
:
غیر ضروری به معنای آن چیزی است که برای دستیابی به یک هدف یا نتیجه خاص لازم نیست.