معنی فارسی non-factor
B1غیرعامل، به چیزی اشاره دارد که تأثیر زیادی ندارد.
Something that does not have an effect or influence.
- NOUN
example
معنی(example):
نظر او عامل مؤثری در تصمیم نهایی نبود.
مثال:
His opinion was a non-factor in the final decision.
معنی(example):
هوا عامل مؤثری در موفقیت رویداد نبود.
مثال:
The weather was a non-factor during the event's success.
معنی فارسی کلمه non-factor
:
غیرعامل، به چیزی اشاره دارد که تأثیر زیادی ندارد.