معنی فارسی non-functioning
B1غیرعملکردی، به حالتی اطلاق میشود که یک دستگاه یا سیستم به درستی کار نمیکند.
Not operating or functioning properly; unable to perform its task.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تجهیزات غیرعملکردی نیاز به تعمیر دارد.
مثال:
The non-functioning equipment needs repair.
معنی(example):
یک اپلیکیشن غیرعملکردی میتواند برای کاربران ناامیدی به همراه داشته باشد.
مثال:
A non-functioning app can cause frustration for users.
معنی فارسی کلمه non-functioning
:
غیرعملکردی، به حالتی اطلاق میشود که یک دستگاه یا سیستم به درستی کار نمیکند.