معنی فارسی non-material
B1غیرمادی به چیزهایی اطلاق میشود که دارای وجود فیزیکی نیستند و بیشتر به جنبههای ذهنی، روحی یا احساسی مربوط میشوند.
Not relating to or consisting of physical matter; abstract.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اثر هنری ارزشی غیرمادی دارد که اندازهگیری آن سخت است.
مثال:
The artwork has a non-material value that is hard to measure.
معنی(example):
باورهای او بر اصول غیرمادی استوار است.
مثال:
Her beliefs are based on non-material principles.
معنی فارسی کلمه non-material
:
غیرمادی به چیزهایی اطلاق میشود که دارای وجود فیزیکی نیستند و بیشتر به جنبههای ذهنی، روحی یا احساسی مربوط میشوند.